آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

پرنده خوشبختی

یک موفقیت بزرگ

همیشه از پوشک گرفتن بچه برامون یه اتفاق بزرگ و کاری دشوار وشاق به نظر می رسید و یه جورایی داشت به یه رویا تبدیل میشد و مطمئنم که واسه خیلی از پدر و مادرا هم که تجربه ای توی این زمینه ندارن همینطوره. و از چندماه پیش تلاشمونو برای آموزش آرمیتا شروع کردیم. ولی از اون جایی که فکر می کنم هنوز خیلی کوچیک بود و بلد نبود خوب صحبت کنه و منظورش رو برسونه و البته ماهم به دلیل بی تجربگی ، بی حوصله می شدیم، دو سه باری تلاشمون بی نتیجه موند و ماهم که خسته می شدیم دوباره پوشکش می کردیم. ولی چند روزی بود که دوباره و اینبار بصورت جدی تلاشمونو آغاز کردیم و طی روز اصلا ایشونو پوشک نمی کردم( بجز زمان خواب ظهر) و مرتب اونو پا...
5 تير 1391

خداحافظ بهار، سلام تابستون

تموم شد. به همین زودی! فصل بهارو میگم. انگار همین چند روز پیش عید بود. خیلی سریع یک چهارم سال گذشت. درسته که واسه ما خوزستانیا بیشتر از اینکه زیبایی و طراوت داشته باشه، گرما و گردوغبارو خاک داشت، ولی هرچی باشه بهاره دیگه! ماهم چند سالیه که همینه وضعیتمون و یه جورایی عادت کردیم. خلاصه دیگه باید باهاش خداحافظی کنیم و به تابستون گرم و داغ سلام بدیم. من که لحظه شماری میکنم تا تابستونم زودتر تموم بشه و پائیز از راه برسه و بتونم دخترمو از خونه ببرم بیرون...بریم پارک، شهربازی و... آخه توی این هوای بد و آلوده نمیشه از خونه بیرون رفت و آرمیتا هم حسابی از تو خونه موندن خسته شده. من هم سعی میکنم با باز...
31 خرداد 1391

عید مبعث و تولد مامانی

یا رحمت للعالمین جبریل می خواند تو را ای منج ی کل بشر بیرون بیا از این سرا تو شهریار عالمی تا چند در غار حرا ای یوسف مصر وجود از چاه تنهایی درآ   تو سروران را سروری تو رهبران را رهبری تو از تمام انبیا هم بهتری هم برتری   تو کشتی توحید را هم ناخدا هم لنگری تو اولین روشنگری تو آخرین پیغمبری امسال تولد مامان همزمان شده با مبعث رسول خدا، محمدمصطفی(ص) ، و چه افتخاری بالاتر از این. خوشحالم و این عید رو به همه مسلمانان جهان تبریک میگم.     ...
29 خرداد 1391
1